بررسی فقهی و حقوقی مفهوم حق و حکم
بررسی فقهی و حقوقی مفهوم حق و حکم
سید علیرضا فروغی
چکیده:
حق در اصطلاح فقهی دارای دو معناست: نخست، حق در معنای عام که شامل ملک، حکم و حق به معنای خاص میباشد. شاهد این مدعا مواردی نظیر حقّ ابوت، حقّ ولایت برای حاکم، حقّ وصایت، حقّ حضانت و نظایر آن است که گرچه در لسان اخبار و کلمات فقها از آن بهحق تعبیر شده لکن همه از مصادیق حکم است. دوم، حق به معنای خاص که در مقابل ملک و حکم است. لذا توجه دادهشده فقهایی که حق را در مقابل ملک و حکم میدانند مقصودشان از حکم، حکم تکلیفی است و از آن با تعبیر حکم شرعی و خطاب شارع نیز یاد میکنند اما درصورتیکه ما حکم را به معنای عام آن، اعم از تکلیفی و وضعی، بدانیم روشن است که حق (بهمانند ملک) از اقسام حکم وضعی بوده و به این اعتبار حکم اعم از حق به معنای خاص- معنای دوم - میشود.
بر این اساس، زمانی که حق با حکم مقایسه میشود معنای اخص این دو، موردنظر بوده و لذا هرگاه در فقه سخن از آثار و ویژگیهای حق، نظیر قابلیت اسقاط، نقلوانتقال میرود مقصود آن است که حق بهعنوان حکم وضعی و اعتبار عقلایی مستقل دارای این آثار است و در مقابل حکم تکلیفی فاقد این ویژگیهاست.
در این مقاله درباره رابطه حکم تکلیفی و حکم وضعی و بیان نظرات اصولیان و نظر مختار نیز بحث و بررسیشده است. همچنین در مورد اینکه ملاک و ضابط تشخیص حق از حکم چیست و در آخر اینکه هرگاه در موردی شک شود که از حقوق است یا احکام، مقتضای قاعده و اصل چیست؟ در این صورت مقتضای قاعده و در صورت فقدان آن مقتضای اصل عملی چیست؟
کلمات کلیدی : حق، حکم، حکم وضعی، حکم تکلیفی، فقه، حقوق